گردشگری و ارتباط آن با انسان، محیط و ایدئولوژی
بسیاری از صاحبنظران امر گردشگری معتقدند که این صنعت بزرگترین و پر رونق ترین پیشه جهان می باشد.تا جایی که انتظار می رود در قرن اخیر نیز این صنعت پیشتاز بوده و سیر صعودی آن ادامه یابد.گردشگری یک قدرت اقتصادی ،اجتماعی،زیست محیطی بزرگ والبته بسیار سیاسی و ایدئولوژیک است.بنابراین عقیده (پک)و(لپی) طبیعت جهانگردی در هر جامعه ایی متاثر از عوامل پیچیده و در هم بافته سیاسی و اقتصادی و همچنین ویژگیهای جغرافیایی است که دیگران را مجذوب خود می کند .مزایا و منافع اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی ،جلوه های جغرافیایی و ویژگیهای مفرح آن بسیار جالب توجه است و بیشتر مطالعات و تحقیقات انجام شده به این موارد پرداخته اند اما در زمینه تاثیرات مستقیم انسان ،محیط و ایدئولوژی و فرایند بکارگیری آن در صنعت گردشگری ،فعالیت علمی چندانی صورت نگرفته است.در دهه های 7.و8. میلادی بسیاری از سیاستگذاران دنیا به ویژه از بعد اقتصادی آن توجه کرده اند.این امر بیانگر اهمیت جایگاه گردشگری در دنیا امروز میباشد.
حکومتها مسئولیتهای بسیاری را عهده دار هستند از آن جمله میتوان به امور دفاع ،تحقق توسعه اقتصادی،آموزش ،تامین بهداشت،ایجاد نظم و حمایت از قانون اشاره نمود.اخیرا حکومتها مسئولیت جدیدی را با نام گردشگری عهده دار شده اند.بنابراین تجزیه و تحلیل سیاست های گردشگری تحت تاثیر خواستهای ایدئولوژیک قرار گرفته و خواسته و ناخواسته انسان و محیط را به چالش خواهد کشید . این نوشتار سعی بسیار نموده است بسترهایی همچون انسان ،محیط و ایدئولوژی را با کارکردهای گردشگری ارتباطی منسجم دهد.نگاه به صنعت گردشگری از این منظر ،نگاهی نو،کاوش مدارانه و تکمیل کننده بحث نگرش سیستماتیک به گردشگری خواهد بود.1)گردشگری و ایدئولوژی:ایدئولوژی عبارت است از نظامی از باورهای اجتماعی که بر طرز تفکر ما اثری عمیق به جای میگذارد.پاره ایی از ایدئولوژی ها ریشه در عرف و سنت ها داشته و سایر ایدئولوژی ها ساخته فلاسفه یا رسانه های همگانی هستند.ایدئولوژی مانند ارزشها در جامعه بشری مورد غفلت واقع میشود. به عنوان مثال :در جوامع غربی به صنعت گردشگری به دیده کالا می نگرند که باید به بهترین شکل ممکن مورد استفاده قرار گرفته و مصرف می شود.این ایدئولوژی پویایی و طبیعت دائم التغییر بازارهای گردشگری و تفریح ،این ایده را که گردشگری و تفریح از عواقب تصمیم ها و اقدامات سیاسی در امان هستند تقویت می کند.همانطور که ویلسون(1988-52) اظهار نمود : (( ایدئولوژی حاکمیت مصرف کننده ما را به آن می دارد که آزادی افراد در نحوه گذران اوقات فراغت را به عنوان یکی از نشانه های آزادی فردی بدانیم . بر اساس این ایدئولوژی کسی حق ندارد شیوه گذران اوقات توسط افراد را تعیین نموده یا کنترل کند )) بنا براین ایدئولوژی ها در مشروطیت بخشیدن ، تعریف و شناسایی دیدگاههای خاص ( چه مثبت چه منفی )و همچنین در به رسمین شناختن علایق خاص نسبت به موضوعات سیاسی و اجتماعی نقش بی نهایت مهمی ایفا میکنند . در میان روش تدوین سیاستهای گردشگری ادعا نموده است که ( حکومت و جوامع باید پایه و اساس ایدئولوژیک یک دسته از سیاستهای کلان (عمومی) را که ارزشهای خرد ورزی اقتصادی ، نقش بازارهای آزاد ،مخارج مصرف کنندگان و تمرکززدایی را مورد توجه قرارمی دهند.مجددا مورد بررسی قرار داده و در مورد آن مذاکره و تبادل نظر کنند) باید میان ایدئولوژی دولتها (سطح کلان) ،ایدئولوژی سازمانها (سطح میانی) و ایدئولوژی افراد(سطح فرد) تفاوت قائل شد.بسیاری از مردم از مجموعه ای از نظام های ارزشی ،باورها و دیدگاه ها پیروی می کنند.که آنها را می توان ایدئولوژی نامید. همانطور که براون (12:1973) اظهار داشته است:اعضای هر جامعه بر اساس ادراکات خود از مفاهیمی همچون سازمانها ،ارزشها ،هنجارهای اجتماعی ،ازادی و برابری ،از یک ایدئولوژی خاص پیروی می کنند.2)گردشگری و انسان:انسانها بعنوان بازیگران هوشمند و توانا که در زندگی اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی و سیاسی ،تولیدفضا و مکان را به عهده دارند با تفکرات سیاسی و اجتماعی در برابر محیط ظاهر می شوند . مردم به وسیله فرهنگی ،طبقه،سن ،جنس و ایدئولوژی خود از هم متمایز می شوند . این تمایز از طریق ساختار جامعه اعمال میگردد گردشگری بعنوانی یکی از رویکردهای اقتصادی ،فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بشر به شدت از فعالیتهای انسانی متاثر میگردد. انسان با تمایزات خود بر گردشگری تاثیرات متفاوتی را اعمال می نمائد . این تاثیر از طریق گردشگری بر انسانها نیز قابل مشاهده است. تغییرات فرهنگی که برخی اوقات در نتیجه تعامل با گردشگران بخصوص از نوع خارجی آن به وجود می آید میتواند یکی از مهمترین تاثیرات صنعت گردشگری بر انسانها باشد .تغییرات ترکیب سنی و جنسی به تبع افزایش تعداد گردشگر و یا تغییر ساختار اقتصادی ناحیه که منتج از حضور گردشگران در ناحیه میباشد به تغییر سطح درآمدی افراد منجر شده و افزایش قدرت مانور اقتصادی افراد را فراهم می آورد و یا در نوع دیگر آن افزایش بدون برنامه مراکز فساد و قمارخانه ها به منظور توسعه گردشگری (البته از نوع پایدار آن)باعث افزایش بیماری های واگیر دار ،افزایش نا امنی ،خشونت و از هم گسیختگی نظام خانواده در کنار بی ثباتی اقتصادی آن در بلند مدت خواهد شد نمونه هایی از این موارد در تایلند ،فلیپین،کره جنوبی تاثیرات ژرف منفی بر انسانهای ساکن در ناحیه داشته است . اهمیت انسانها بعنوان بازیگران فضا و مکان باعث شده که متخصصان بیش از پیش به توسعه پایدار گردشگری بیندیشند و از برخورد تک بعدی اقتصادی بدون در نظر گرفتن انسان و تاثیرات توسعه صنعت گردشگری به آن غافل نباشند. برخورد و تعامل انسانها از طریق توسعه گردشگری باعث کاهش خصومت بین ملتها خواهد شد و روح دیگر خواهی به جای خودخواهی زنده خواهد شد . ناسیونالیسم که زاییده خودخواهی بشر می باشد در نزدیکی انسانها با هم کم رنگ می شود.3)گردشگری و محیطمراد از محیط در این مقال همان محیط طبیعی با شاخصه های آب و هوا یی و زمین شناختی می باشد محیط بعنوان بستر کلیه فعالیتهای بشری خواسته و ناخواسته تاثیرات خود را بر فعالیتهای انسان خواهد گذاشت (شایان ذکر است که نگارنده طرفدار نظریات جبر محیطی نبوده و منظور از تاثیرات محیطی همان پتانسیل های محیطی اطراف ما میباشد )گردشگری به عنوان یک فعالیت اقتصادی اجتماعی و فرهنگی در مراجعه با پتانسیل های محیطی گونه های متفاوتی را به نمایش خواهد گذاشت .محیط با جاذبه های طبیعی فراوان خود بستری خواهد بود برای توسعه صنعت گردشگری و توسعه این صنعت خود باعث توسعه پایدار در ناحیه شده و استفاده از جاذبه های طبیعی را در بلند مدت میسر می سازد . گردشگری طبیعی که در نهایت به توسعه اکوتوریسم منتهی میشود به تنهایی در بر گیرنده کلیه داده های محیطی از قبیل آب و هوا پوشش گیاهی و پدیده های زمین شناسی میباشد.بعنوان مثال چهار فصل بودن طبیعت ایران یکی از جاذبه های گردشگری شناخته شده می باشد .شمال،جنوب ،غرب و شرق کشور در هر فصل طبیعت گرمایی و سرمایی و اقلیم خاص خود را دارد که در اکثر نقاط دنیا نظیر آن کمتر یافت می شود .در هر مقطع از سال هر چهار فصل سال در شهرها و نواحی و مناطق گسترده در جغرافیای اقلیمی کشور وجود دارد . از قلل مرتفع کوهها تا دشتهای پهناور ،از بیابانها و کویر ها تا جنگلهای سرسبز و سواحل دریاهای شمال و جنوب هرجا گوناگونی محیط و تفاوت های آب و هوایی از آنچنان تنوعی برخوردار است که آشنایی علمی و فنی با آنها و آگاهی از امکانات ،نوسانات تغییرات و محدودیتهای ناشی از طبیعت تغییر ناپذیر آنها برای هر گردشگر لازم و مهم است.همچنین گردشگر به سهم خود بر محیط اطراف خود تاثیرات منفی و مثبت فراوان را اعمال می نماید .توسعه ناپایدار گردشگری در بسیاری از کشورها متاسفانه باعث تخریب محیط طبیعی و از بین رفتن گونه های نادر جانوری وگیاهی شده است که در شق دیگر آن توسعه پایدار به توسعه قلمرو گونه های نادر حیوانی و گیاهی افزایش درآمدهای مبتنی به توسعه پایدار منجر شده است...پایان کلام:هنوز در کشور ما تعریف جامع و دقیقی از گردشگری ارائه نشده است و نگرش ها در این زمینه سطحی و سلیقه ایی بوده و نه منطقی و تخصصی ،در کشوری که مردمان آن به میهمان نوازی شهره اند فرهنگ گردشگری در آن چندان شناخته شده نیست به ویژه که ایران اسلامی از دیر باز میزبان سیاحان و زائران از نقاط مختلف دنیا بوده است.از طرفی ما هنوز به درستی قابلیتهای کم نظیر توسعه گردشگری در کشور را نشناخته ایم.که ریشه در سیاستهای کلان ملی ،نگرش ناکارامدی سازمان ،غیر تخصصی بودن فعالیتها ،عدم تعامل و همکاری میان دستگاه های ذیربط ،ناپایداری سیستم ،کندی نظام بروکراتیک و عدم توسعه منابع انسانی در امر گردشگری دارد و نیازمند چاره اندیشی است،چنانچه نتوانیم با تصحیح نگرش به ارتقا دانش و مهارت حرفه ایی ،هماهنگی و کارامدی مدیریت و کارکرد سازمان نائل آییم به مزیت های تاریخی ،تمدن فرهنگی و زیست محیطی خود و درآمد حاصل از آنها به منظور کسب درامد و ایجاد اشتغال خیانت کرده ایم . توجه شدید کشورهای دنیا به توسعه صنعت گردشگری و استفاده از آن بعنوان یکی از مهمترین منابع ایجاد اشتغال و درآمد از بخش خدمات یک سیاست استراتژیک اقتصادی تلقی می شود اما این فرهنگ و این صنعت در کشور ما جایگاه و موقعیت لازم را در سیاست های کلان ملی به دست نیاورده و در سالهای گذشته از توجه کافی برخوردار نشده است .به همین دلیل کمی تعداد گردشگران ورودی و درآمد ناشی از آن به هیچ وجه با کشورهای کوچک که شرایط مشابهی از نظر قابلیت های گردشگری با ما ندارد قابل مقایسه نیست.در شرایطی که معضل بیکاری ،گرانی ،هزینه های زندگی ،کمی درامد و تولید و نارضایتی عمومی به یک بحران ملی مبدل شده بر ما است که نه تنها هم توان و هم کلیه روشهای موفق و تجربیات دیگر کشورهای موفق در امر گردشگری را در جهت کسب درامد بیشتر اشتغال ،افزایش تولید و در نتیجه رفاه عمومی فراهم نماییم. و این امر تحقق نمی یابد مگر با شناخت علل عقب ماندگی در این عرصه و تمرکز و اهتمام خود به اصلاح نگرش ها سیاست ها ،برنامه ریزی و طرف نمودن موانع شاید که مقبول افتد. در این راستا بررسی و شناخت رابطه انسان ،ایدئولوژی و محیط با گردشگر ی یک ضرورت در جهت هدف والای توسعه صنعت گردشگری و سیاسی برای کاهش بحران های ملی خواهد بود . این نوشتار در حد اقتصاد ،شروعی برای بحث ایدئولوژی –انسان-محیط در صنعت گردشگری بوده و در مراحل بعدی به کالبدشکافی عرضه اختیار و مسئولیت سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی در این صنعت توجه خواهد نمود ...